صورتبندی مسئله حجاب در جامعه غربی؛ از فمینیسم تا اسلامهراسی
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۲۲۷۳۶
مسئلهمندی حجاب زن مسلمان در اروپا را میتوان بر سه مدار تحلیل کرد و بر پایه این تحلیل است که نارسایی زیرساختهای حقوقی و کثرتگرایی فرهنگی در اروپا هنوز نتوانسته است آن را به طور دقیق درمان و مدیریت کند. طبعاً این مسئلهمندی هرچه دقیقتر انجام شود، امکان به فرجامرسیدن داعیه کثرتگرایی فرهنگی در اروپا بر بستر هویت اروپایی بیشتر میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فمینیسم، اصالت یا ادعا
پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر، حجاب به صورت نظاممند تصاویر فانتزیهای شرقشناسانه شامل حرمسراها، حجاب (بدون پیوستگی با پدیده عفاف)، فیلمهای هالیوودی، رقص شکم و بیبندوباری جنسی و اروتیک را برمیانگیخت. برای اروپاییها، حجاب، خاطره زنان سرکوبشده در برقعی را برمیانگیخت که تحت حکومت طالبان در افغانستان زندگی میکردند. حجاب برای آنها به معنای انقیاد و غیرانسانیسازی زنان و قربانیان مقررات مردانه و قوانین ظالمانه اسلام است. در بهترین حالت، یک زن مسلمان از لحاظ اجتماعی، سیاسی و مذهبی محافظهکار قلمداد میشود. در بدترین حالت، گمان میرود زن مسلمان به پوشش حجاب وادار شده است و به عنوان قربانی شکلهای دیگر سرکوب، شامل قطع عضو تناسلی، خشونت فیزیکی، چندهمسری و سنگسار در نظر گرفته میشود. زن مسلمانبودن در اروپای غربی امروز آسان نیست، برای نمونه اگر شما زنی مسلمان باشید که در فرانسه زندگی میکنید و هر نوعی از حجاب را به تن کنید، شانسی برای استخدام در حوزه عمومی یا بخش دولتی ندارید.
اگر شما یک دانشآموز مدرسه در فرانسه هستید و به پذیرش حجاب تصمیم گرفتید، باید اساساً آموزشتان را ازدسترفته تلقی کنید و اگر اتفاقاً از زمره زنانی باشید که برقع و نقاب (حجابهای پوشاننده چهره) میپوشند، شما اجازه ندارید در فضاهای عمومی گردش کنید، از این رو باید در خانه بمانید. در سال٢٠٠٤ یک قانون فرانسوی، همه نشانههای آشکار مذهب را در مدارس عمومی فرانسه ممنوع کرد. این امر به این معناست که از سال٢٠٠٤ برای دختران مسلمان، انتخاب بین برداشتن حجابشان و ادامه مدرسه یا حفظ حجاب و ترک مدرسه بوده است. در سال٢٠١٠ فرانسه- پس از بلژیک- دومین کشور اروپایی بود که برقع و نقاب را از همه فضاهای عمومی از جمله خیابانها، فروشگاهها، پارکها و عرصههای ورزشی حذف کرد.
تحت قوانین فرانسه، زنانی که دارای پوشش برقع و نقاب هستند، به وسیله پلیس به برهنهسازی صورتشان وادار میشوند، باید در کلاسهای شهروندی شرکت کنند و جریمه ١٩٠دلاری در انتظار آنان است. مردانی که به وادارکردن زنان به پوشیدن برقع و حجاب متهم شدهاند، با جریمههای سنگینتری روبهرو هستند؛ یک سال زندان و به همان نسبت جریمههایی تا ۳۸ هزار دلار. افزون بر این قانون فرانسه میتواند شهروندی هر فردی را که به پوشش حجاب صورت یا وادارکردن زنان به آن متهم است، لغو کند.
تنظیمات قانونی پیشگفته در بلژیک و فرانسه برای منع برقع و نقاب از فضاهای عمومی، کشورهای اروپایی دیگر مانند اسپانیا، هلند، اتریش، ایتالیا و به تازگی سوئیس را به صرافت انداخته است که آنها نیز باید پوشش اسلامی چهره را در ساختمانهای دولتی، بیمارستانها و حتی حملونقل عمومی ممنوع کنند. پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و در پی آن حوادث تروریستی در اروپا، «حجاب» شبح اسلام رادیکال، تروریسم و اسلحهای پنهان را در میان اروپاییان تداعی میکرد. اگر زنان مسلمان به حجاب وادار میشوند، همانطور که اغلب اینگونه گمان میرود، چه دلایل دیگری وجود دارد که یک شخص عاقل بخواهد این گونه خود را سرتاپا بپوشاند، به ویژه در گرمترین ماههای تابستان؟ آنها احتمالاً به شکلهای رادیکال و سیاسی اسلام تن دادهاند. اکنون دیگر درک منفعلانه از زن مسلمان خطرناک شمرده میشود، نه به دلیل اینکه بنیادیترین حقوق انسانی این زنان نقض میشود (اسطوره انفعال)، بلکه به این معنا که زنان میتوانند دستکاری و وادار شوند به شیوهای خشونتآمیز علیه غیرمسلمانان رفتار کنند.
حساسیت فزاینده به هر گونه ابراز آشکار مسلمانبودن در قلمرو عمومی، بحث درباره جایگاه مسلمانان در اروپا را برانگیخته است. این امر به جابهجایی و همان گویی گفتمان جنگ جهانی علیه تروریسم نیز کمک کرده است. تأکید گسترده بر رویههای حجاب در رسانهها و گفتمان عمومی، فضای تخالف میان دموکراسیهای سکولار اروپایی- امریکایی و سنتهای اسلامی را اشغال کرده و روابط جنسیتی را به نقطه کانونی واگرایی میان مسلمانان و غیرمسلمانان بدل کرده است.
در بسیاری از جوامع غربی، افراد عادت کردهاند هنگامی که زنی با حجاب بسیار محافظهکارانه مانند نقاب میبینند، احساس نگرانی میکنند و آنها را موجوداتی منفعل و سرکوبشده میدانند. این تصویر رسانهای با مشاهده دقیقتر اخبار و تصاویر این زنان در بهار عربی به شدت به چالش کشیده شد. شمار فراوانی از زنان عرب مسلمان که در اخبار رادیویی و تلویزیونی ظاهر شدند و دیدگاههای سیاسی قدرتمندی بر ضددیکتاتورهای عرب و تحلیلهای پیچیدهای از اوضاع حاکم عرضه کردند، محجبه بودند.
برخی از آنها برقع یا نقاب نیز داشتند. این تصاویر پرسشهایی را درباره پیشفرضهایمان درباره زنانی که چهره یا صورتشان را میپوشانند، به پیش میکشند. به این زنان برچسب بیش از حد محافظهکار یا شستوشوی مغزی دادهشده نمیچسبد. در واقع این زنان، ما و جهان را به شگفتی واداشتند. زنانی انقلابی وجود داشتند که اجازه نمیدادند مردان به جای آنان سخن بگویند و از اینکه در برابر دوربینهای ملی و بینالمللی سخنشان را بگویند، ابایی نداشتند. در چنین شرایطی واقعاً اینکه آنها چه میپوشند، اهمیت ندارد، بنابراین هنگامی که امروزه زنانی را میبینیم که برقع یا نقاب دارند، با به یادآوردن بهار عربی، این نکته را باید به خود خاطرنشان کنیم که زنانی که پوشش بسیار محافظهکارانه برقع یا نقاب را انتخاب میکنند، هنوز دارای ذهنیت، یک دیدگاه سیاسی و صدا هستند. نقاب ممکن است مانند برقع صورت و سر آنها را بپوشاند، اما ذهن آنها را نخواهد پوشاند. به هر روی در مناقشات حجاب در اروپا، مدعای گذرابودن فمینیسم در عمل نشان داده میشد، زیرا بر اساس ارزشهای آن، زنان حق دارند تفاوت، مطالبات و تمایزات خود را بطلبند و مانع خطکشی و عینک مردانه در زندگی اجتماعی خود شوند. از آثار مخالفت با انتخاب زنانه حجاب از سوی سیستم مردسالار، جرح و ردی بر اصالت فمینیسم در برخی نظامهای اروپایی بود.
مشاهدهپذیری و تشدید سوژگی
فراری تصدیق میکند که در غرب، حجاب به تن کردن در فضاهای عمومی در عوض اینکه نادیده گرفته شود، توجهات را جلب میکند (Ferrari، ۲۰۱۳). در این مورد، حجاب تصویر اسلام را به انحصار خود درآورده است، در حالی که پنهانکننده این واقعیت است که زنان مسلمان بسیاری وجود دارند که حجاب ندارند. در چنین شرایطی مشاهدهپذیری و مشاهدهناپذیری بدن زنان مسلمان به کانونی برای ترویج حجاب به مثابه نمادی از «دیگربودگی» مسلمانان بدل میشود. گفتمان غربی نیازمند عاملیت جنسی زنان است و میخواهد این امر را در گشودهبودن تماشای بدن زن حک و تثبیت کند. بیشتر غربیها میخواهند زن ابژهای برای نگاههای خیره باشد. بازنمایی تصویر زن مسلمان محجبه به عنوان نماد سرکوب جنسیتی به وسیله چنین دیدگاهی برساخته میشود، به ویژه با نگاه خیرهای که میخواهد ببیند.
برحسب این ایده، حجاب شکلی از مشاهدهپذیری میل را بنا مینهد؛ میلی برای برداشتن حجاب و تماشای امر دیده نشده. برای یگنگلو تمایل برای نفوذ به پشت پرده حجاب بر اساس میل به سروری، کنترل و شکلبندی مجدد سوژهها از طریق مشاهدهپذیرکردنشان شناخته میشود (Yegenoglu، ۱۹۹۸). با دنبال کردن این خط فکری، زنان مسلمان احتمالاً مورد هدف هستند، چراکه آنها خارج از هنجارهای پذیرفتهشده ایستادهاند و در نتیجه در همنوایی با انتظارات جامعه درباره رفتار جنسی و نمایش جنسیتی شکست میخورند. در اینجا دوگانهای ظاهر میشود، به این معنا که زنان مسلمان محجبه در برابر نگاه خیره به وسیله حجاب مقاومت میکنند یا با کشف حجاب، خود را به آن وا میگذارند. اولی با این تصویر که حجاب به عنوان نشان مقاومت در برابر هویت غربی است، همبسته است. در چنین چشماندازی است که زن مسلمان محجبه تهدیدآمیز و فاقد شرایط لازم برای ادغام در جامعه هدف قلمداد میشود.
ابژه اسلامهراسی
برای بسیاری از سیاستمداران و شخصیتهای مشهور و عمومی، مقنعه اسلامی نمادی از سرکوب است؛ نشانهای که مهاجران در خانه (کشور میزبان) نمیتوانند ادغام شوند؛ اینکه اسلامگرایان از بیرون (مرزهای ملی) و در همه جا تهدید میکنند. آنها میان چادر ایرانیها، فتواها، سوزاندن کتابها، خشونت فلسطینیها، قتل و ترور در کشورهای مسلمان و پوشش مقنعه دختران ارتباط برقرار میکنند.
همانطور که زمپی و چاکرابرتی مطرح کردهاند، اسلامهراسی شکل جدیدی از نژادپرستی بر اساس چرخش از نژاد به مذهب است، در حالی که نژادپرستی قدیم متکی بر باور صریح به برتری بیولوژیکی است، نژادگرایی جدید بر باور برتری فرهنگی و مذهبی مبتنی است. لمبرت و مازر (٢٠١١) اشاره میکنند «پاکستانیهراسی» به وسیله «مسلمانهراسی» به مثابه پدیده خیابانی خطرناک جدید جایگزین شده است. در حالی که حدود ۱۰ سال پیش تعریف گروه مجرمان بر سیاهپوستان و مردم آسیایی به عنوان هدفهای بالقوه متمرکز بود، اکنون به نحوی فزاینده، هدف اولیهشان برای حمله، مسلمانان هستند.
پس از ۱۱ سپتامبر و حوادث تروریستی اروپا، خطر روزافزون تجاوز و خصومت به خاطر مشاهدهپذیری هویت مسلمانی زنان مسلمان محجبه را تهدید میکند. باید به بررسی ماهیت قربانیسازی اسلام و توضیح شکلهای متفاوت تجاوزی پرداخت که زنان مسلمان در حوزه عمومی تجربه میکنند. این بررسیها قاعدهمندیهایی را به ما نشان میدهد که بر اساس آنها قربانی بالقوه و واقعیشان، به هدف تکراری یورشهای فیزیکی و کلامی بدل میشود. همینطور باید به شکلهای ناپیدای قربانیسازی اسلامهراسی مانند خیرگی مداوم، کمینکردن و احساس نادیدهگرفتهشدن اشاره کرد که از سوی قربانیان بازشناسی و تصدیق میشود.
همانطور که زمپی و چاکرابرتی تأکید دارند، در فهم فرایندی که اسلامهراسی گروههایی را قربانی دلالت و انگارههای خود میکند، باید آن را به مثابه یک الگوی همیشگی آزار، تجاوز و خشونت دید، نه امری مجزا و تکگانه. به این ترتیب این نکته برجسته میشود که زن مسلمان در یک چرخه قربانیسازی تکراری و چندگانه گیر میکند. واضح است که از این چشمانداز، پیامدهای عاطفی، روانی و رفتاری منحصربهفردی برای قربانیان بالقوه و عملی آن به همراه میآورد. احساس مادونی، نبود اعتمادبهنفس و عزت، افسردگی، احساس گناه و پسرفت، همه از جلوههای همین امر است. پیوند متقابل فرهنگی دارای اثر یکدستکنندهای بر پوشش مسلمانان و محوکردن برخی هویتها و تاریخهای متنوع حجاب مسلمانان است. بسیاری از محققان حجاب در اروپا معتقدند این تعارض و ابهامات سیاستی ناشی از نداشتن درک عمیق مسئله حجاب زن مسلمان است. تعارض سیاستی کشورهای اروپایی در مسئله حجاب و تحدیدهای متعدد زنان محجبه در این کشورها با وجود گرایش روزافزون زنان این کشورها به حجاب اسلامی، سردرگمی و ابهام را در نحوه رویارویی با این پدیده- حتی برای کشورهای اسلامی مانند جمهوری اسلامی ایران- ایجاد کرده است.
اخیراً اروپا کوشیده است با خوانشی نو از اسلام، بر این تعارض و ناکارآمدی چیره شود. قرائت «اسلام رحمانی» و اسلام اروپایی به مثابه «دینی برای همه مردم در همه کشورها» شاید بتواند مشکل اصلی رویارویی را حل کند، البته این در صورتی است که غرب این مفهوم را همراستا با فهم مسلمانان و همچنین همراه با زیرساخت اخلاقمدارانه فهم کند و آن را سیاست اصلی خود قرار دهد. در صورتی که اروپا قصد تحمیل قرائت خود از اسلام را داشته باشد، اولاً همچنان در شرایط نفهمیدن مسئله قرار گرفته است و ثانیاً موجب افزایش مناقشات میان مسلمانان و اروپاییان میشود.
اگر غرب قرائت خود از اسلام بنیادگرا، خشونتطلب و مخالف آزادی و گفتگو را ترجیح میدهد و اسلام رحمانی را اسلام مخالف تنگنظری و دشمنی و موافق گفتگو و تکثر و آزادی میداند که تنها در عرصه ساحت فردی ورود کرده و ساحتهای دیگر زندگی اجتماعی انسانها را به خود واگذار کرده است؛ شناختی حداقلی و مطلقاً لیبرال از اسلام دارد که پیشرفتی نسبت به گذشته دربر نخواهد داشت.
منبع:روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: زنان مسلمان زنان غربی اسلام در غرب حجاب زنان فضا های عمومی مشاهده پذیری مسلمان محجبه اسلام هراسی زنان مسلمان برقع و نقاب زن مسلمان کشور ها بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۲۲۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هدف از تحمیل بیحجابی به جامعه چیست؟
بدون شک در عصر ما که افراد غرب زده، بیحجابی را جزئی از آزادی زنان میدانند، سخن گفتن از حجاب برای این دسته افراد، ناخوشایند و گاهی افسانهای است متعلق به زمانهای گذشته.
این گروه از افراد که توسط بیگانگان و دشمنان داخلی وخارجی حمایت میشوند، مدام دررسانههای مجازی در اذهان عمومی چنان وانمود میکنند که حجاب، حکم قرآن نیست ودرهیچ جای این کتاب، الزام و اجباری به رعایت حجاب نشده است، اما فلسفه حجاب از کجا آمده و چرا حاکم جامعه اسلامی، حجاب را لازمالاجرا و واجب اطاعت میداند وحتی در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، نظر قاطع ایشان مبنی بر شرعی و قانونی بودن حجاب است و باید توسط همه افراد، چه کسانی که به شرع معتقدند و چه آنهایی که اعتقادی ندارند، رعایت شود و قابل صرف نظر کردن نیست؟ شیخ مهدی عسکرآبادی، کارشناس معارف و استاد حوزه علمیه و خادم تشکلهای مردمی قرارگاه امر به معروف و نهی از منکر امام خامنهای به تمام ابهامات ما پاسخ میدهد و میگوید: تمام احکامی که ما در جامعه اسلامی به آن عمل میکنیم بر مبنای قرآن کریم وروایات اهل بیت (ع) است. قرآن، این احکام را تدبیر و ابلاغ کرده وحاکم جامعه اسلامی در هرعصر و زمانی فقط موظف به حفظ و اجرای آن است و هیچ حکمی، مصلحتی عمل نمیشود. اسلام، حکم قطعی برای رعایت حجاب درمحیط اجتماعی صادرکرده و این موارد را باید حاکم جامعه اسلامی الزام و اجرا کند.
حاکم شرع جامعه اسلامی ما نیز در تلاش است که بتواند احکام را بهخوبی اجرا کند و مسئولیت ضمانت اجرایی حجاب که یکی از مسلمات دین مبین اسلام بوده و در مرحله اول برای حفظ حریم زنان و در مرحله دوم برای حفظ جامعهای اجتماعی اعم از زن و مرد است با حکومت اسلامی گذاشته شده است.
آیات حجاب کدامند؟
وی به آیات متعددی که در قرآن کریم به حجاب و مصادیق این پوشش اشاره کرده، میگوید: قرآن کریم در آیه ۵۹ سوره مبارکه احزاب بهصراحت، جلباب (روسری بلند و چادر) را مطرح میکند و در آیات۳۰و۳۱سوره مبارکه نور به بحث رعایت نگاه، حجاب و مصادیق پوشش در برابر محارم و نامحرمان اشاره میکند. سوره احزاب یکی از پربارترین سورههای قرآن است که در آیه ۵۹ در مورد حجاب سخن میگوید و همه زنان باایمان را به رعایت این دستور اسلامی توصیه میکند. در این آیه آمده است: «ای پیامبر، به همسران، دخترانت و زنان مومنین بگو: جلبابها را بر خویش فرو افکنند. این کار برای این است که شناخته شوند و مورد آزار قرارنگیرند.» این آیه به برخی زنان باپوشش نامناسب هم که در عین داشتن حجاب، آن چنان بیپروا هستند که قسمتهایی از بدنشان نمایان و همین سبب جلب توجه افراد بیمار و نگاههای آلوده میشود نیز اشاره دارد.
سوره مبارکه نور، سوره دیگری است که به پاکدامنی، عفت و مبارزه بانگاههای آلوده اشاره دارد. درآیاتی ازاین سوره، مسأله نهی از چشمچرانی مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان و موضوع حجاب زنان مسلمان را پیش کشیده، چراکه تا چشم چرانی و بیحجابی ریشه کن نشود، آلودگیها برطرف نخواهد شد. در آیه ۳۱نور آمده است: به زنان با ایمان بگو، چشمان خود را فروگیرند و دامان خود را حفظ کنند. آنها نباید زینت خود را آشکارسازند، جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است و روسریهای خود را برسینه خود افکنند تا گردن و سینه آنها پوشانده شود و در ادامه این آیه به مصادیق پوشش دربرابر محارم و نامحرمان به تفکیک اشاره میکند و در آخر بیان میکند زنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان به گوش مردان بیگانه نرسد و سرانجام با دعوت عمومی همه مومنان به توبه و بازگشت به سوی خدا این آیه را پایان داده است؛ بنابراین با مروری در آیات قرآنی، متوجه لزوم رعایت حجاب میشویم و تمام احکامی که تاکنون در مورد حجاب به آن عمل شده بر مبنای قرآن کریم و سخن خداوند بوده است.
انتظار جامعهای رها شده از زنان بدحجاب
دربرگزیده تفسیر نمونه آیت ا... مکارم شیرازی آمده است بدحجابی طبعا پیامدهایی همچون آرایش، عشوهگری وامثال آن رابه همراه داردکه مردان بهخصوص جوانان رادرحالتی قرارمیدهدکه سبب ایجادالتهابات جنسی وهیجانات بیمارگونه عصبی وگاهی سرچشمه بیماریهای درونی میشود. غریزه جنسی نیرومندترین وریشهدارترین غریزه آدمی است که درطول تاریخ سرچشمه حوادث زیادی بوده است. جامعهای که زن را با اندام برهنه و بیحجاب بخواهد، طبیعی است که روز بهروز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزونتر از اودارند وهنگامی که زن ازطریق جاذبه جنسی اش وسیله تبلیغ کالاها، دکور اتاقهای انتظار، مسبب افزایش دنبالکنندگان صفحات مجازی و عاملی برای جلب توجه جهانگردان، سیاحان ومبلغان رسانهای قرارگیرد درچنین جامعهای شخصیت زن تا سرحد یک عروسک یا یک کالای بیارزش سقوط میکند و ارزشهای والای او به کلی به دست فراموشی سپرده میشود و تنها افتخار او جوانی، زیبایی و خودنمایی اش است و تبدیل به وسیلهای میشود برای اشباع هوسهای سرکش یک گروه آلوده فریبکار و انسان نماهای دیو صفت.
چالش حجاب و نقشه شوم دشمن
به گفته عسکر آبادی، حجاب یک مسأله کاملا دینی است و دین اسلام برای سعادت بانوان، آن را واجب کرده که دشمنان با به چالش کشیدن حجاب بانوان کشور ما و همسویی آن با بهانههای اقتصادی و سیاسی، پاکی و قداست زن مسلمان را نشانه گرفتهاند و از هیچ تلاشی هم فروگذار نیستند. به فرمایش مقام معظم رهبری، حجاب درکشور ما به یک چالش تبدیل شده و دشمنان در حال تحمیل بیحجابی هستند که دخالت ومسألهسازی بیگانگان دراین خصوص آشکار وواضح است. دشمن ازبیرون وداخل درحال هنجارشکنی و تلاش برای برداشتن حجاب بانوان ماست که دراین خصوص زنان وبانوان عاقل وفهیم ما باید آگاه باشند و مسئولان بخشهای مختلف در این زمینه به نحو مطلوبی مسئولیت خود رااجرا کنند.
به گفته رهبری، مهمترین هدف دشمن ازتحمیل بیحجابی و بدپوشی، تغییر تدریجی کشور به وضعیت فضاحتبار دوران طاغوت است. عسکرآبادی میگوید: وظیفه اصلی مسئولان این است که همگام بافرهنگ آفرینی وترویج رسانهای وفرهنگی، رعایت حجاب وعفاف راازطریق ادارهها الزامی وبابیحیایی و بیبندوباری، طبق قانون حکومت اسلامی برخورد کنند. علاوه براین، بانوان محجبه ما ضمن رعایت پوشش اسلامی، دیگران را نیز به این پوشش تشویق کنند و درجاهایی که میبینند جامعه اسلامی مورد توهین واقع میشود، وظیفه دارند با برخوردی محبتآمیز در قالب نهی از منکر انجام وظیفه کنند. آن دسته ازبانوانی هم که متأسفانه گرفتار نقشه شوم دشمنان شدهاند و در حال ترویج بیحجابی در کشور هستند، بدانند و آگاه باشند اولین گروهی که موردتعرض افرادهوس بازقرارگرفته ودچار آسیب ومشکل میشوند خود همین افراد هستند. به امید روزی که تمام بانوان ارزشمند کشورمان بدانند که آزادی یک زن مسلمان در پناه رعایت حجاب و عفاف اسلامی محقق میشود.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی